سلام گام بیست وسوم
من مطمعن هستم که شما به دنبال این هستید که سخنان امام علی درمورد دوست چیست .
برای مطاله روی ادامه ی مطلب کلیک کنید. در کتاب قضاوتهای امیرالمومنین علی(ع) که مولف آن علامه تستری ست به نقل از( امالی صدوق،مجلس 55.توحید،ص304) آورده:
...حضرت علی(ع) فرمودند:از من بپرسید پیش از آنکه مرا نیابید.در این وقت اشعث بن قیس بپا خاسته گفت:یا امیرالمومنین!چگونه از مجوس (ایرانیان)جزیه میگیری با این که نه پیامبری دارند و نه کتاب آسمانی؟
آن حضرت فرمود:مجوس (ایرانیان) هم پیامبر داشته اند و هم کتاب آسمانی تا زمانیکه شبی پادشاه آنان شراب نوشیده و در حال مستی با دختر خود زنا کرد و چون صبح شد و مردم از ماجرای شاه خبردار گردیدند به دور خانه اش گرد امده و فریاد برآوردند ای پادشاه!تو آئین ما را آلوده و لکه دار نمودی، از خانه خارج شو تا بر تو اقامه حد کنیم.
پادشاه بر در خانه آمده و مردم را طلبید و به آنان گفت:من با شما سخنی دارم، اگر مرا تصدیق کردید پس مرتکب گناهی نشده ام وگرنه هر چه میخواهید درباره ام انجام دهید. مردم از گوشه و کنار بر در کاخش اجتماع کردند،پادشاه از قصر بیرون آمده به مردم گفت:آیا میدانید که خداوند هیچ مخلوقی را از پدرمان آدم و مادرمان حوا گرامی تر نداشته؟
همگی گفتند؟ درست است.
گفت:آیا نه چنین است که آدم دخترانش را به ازدواج پسرانش درآورده است؟
گفتند راست میگوئی و دین حق همین است، و از آن زمان نکاح با محارم را حلال شمردند،پس خداوند بر آنان غضب نموده نور علم را از سینه هایشان بزدود، و کتاب آسمانیشان را از میانشان برداشت، و آنها کافرندو اهل دوزخ میباشند، و بدان ای اشعث! که اشخاص منافق حالشان از این گروه بدتر است....
(اینجا منظور امام علی از منافق خود اشعث است و کنایه به او میزند.زیرا که اشعث خود مردی منافق بود)